اللهم عجل الولیک الفرج
اللهم عجل الولیک الفرج
یک استاد حوزه نقل میکرد،روزی یکی از شاگردانش بهش زنگ میزنه و درخواست میکنه که استاد فورا براش یه استخاره بگیره.
استاد استخاره میگیره میگه: بسیار خوبه و معطلش نکن و سریع انجام بده.
چند روز بعد،شاگرد اومد پیش استاد و گفت:میدونید استخاره رو برای چه کاری گرفتم؟
استاد: نه؟
شاگرد: توی اتوبوس نشسته بودم.
دیدم نفر جلویی من، پشت گردنش بسیار صافه و باب زدن. هوس کردم که یک پس گردنی بزنمش. دلم میگفت بزن، عقلم میگفت نزن، چون هیکلش از تو بزرگتره و داغونت میکنه.
خلاصه تماس گرفتم و استخاره گرفتم و شما گفتید فورا انجام بده. معطل نکردم و شلپ زدمش.
انتظار داشتم، بلند بشه دعوا راه بندازه. اما یه نگاهی به من انداخت و گفت: استغفرالله.
تعجب کردم و پرسیدم : ببخشید چرا استغفار؟
گفت: چندقیقه قبل از کنار یک امامزاده رد شدیم. یک لحظه به ذهنم خطور کرد که این امامزاده ها الکی هستند و دکان باز کرده اند که پول جمع کنند. به خدا گفتم: ای خدا، اگه اشتباه میکنم، یک سیلی بهم بزن.
تا این درخواستو کردم، تو از پشت سر، محکم به من زدی!!!...